ذوالفقار

لافَتی الّا عَلی ، لاسَیف الّا ذوالفَقار

لافَتی الّا عَلی ، لاسَیف الّا ذوالفَقار

آنچه امیرالمومنین علی(علیه السلام) از ما می خواهد...
آنچه از اسلام میدانم.....

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی» ثبت شده است

4 - آیه صادقین

«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین; ای کسانی که ایمان آورده اید از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید .» (15)

 

شان نزول

مفسر معروف، سیوطی در «درالمنثور» از ابن عباس نقل می کند که در تفسیر آیه «اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» گفت : «مع علی بن ابی طالب; با علی بن ابی طالب باشید».(16)

در بیان شان نزول این آیه احادیث دیگری هست که در کتب هر دو مکتب (اهل بیت و اهل سنت) آمده است.(17)

نکته حایز اهمیت در اینجا این است که دستور خداوند به اینکه مؤمنان همواره باید با صادقان باشند، دستوری است مطلق و بدون هیچ گونه قید و شرطی، این معنا جز در مورد معصومین(ع) امکان پذیر نیست، زیرا غیر معصوم ممکن است خطاکند و در آن حال باید از او جدا شد. کسی که در همه حال می توان در کنار او و پیرو او بود، جز انسان معصوم کسی نخواهد بود. بنابراین منظور از صادقین در این آیه، هر فرد راستگویی نیست، بلکه صادقانی است که سخن خلاف - نه عمدا و نه از روی سهو - در گفتار آنها راه ندارد.

با الهام از این آیه و تفسیر آن به همراهی با علی و فرزندان معصوم او، «دکتر محمد تیجانی» نام یکی از کتابهای خود را «لاکون مع الصادقین» (هدفم این است که با صادقان باشم!) گذارده که تاثیر عجیبی در بسیاری از مسلمین کرده است.

 

5 - آیه قربی

«قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی; بگو: من هیچ پاداشی از شما برای رسالتم درخواست نمی کنم، جز دوست داشتن نزدیکانم (اهل بیتم)».(18)

در ذیل این آیه، روایات فراوانی، در منابع اهل سنت و شیعه نقل شده است که در تفسیر و تبیین مفهوم آیه شریفه می توان از آنها کمک گرفت.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۲۲:۰۰
احمدرضا هدا

مقدمه


امام علی بن ابی طالب (ع) که در این مجموعه به دنبال شناخت او از منظر قرآنیم، خود از قرآن چنین یاد می کند:

«ان الله تعالی انزل کتابا هادیا، بین فیه الخیر والشر فخذوا نهج الخیر تهتدوا و اصدفوا عن سمت الشر تقصدوا;(1) همانا خداوند متعال کتابی هدایت گر فرو فرستاده که مرزهای خیر و شر به روشنی در آن بیان شده است، پس سمت و راه خیر را پیش بگیرید تا هدایت یابید و از سمت شر روی برتابید تا در خط مستقیم و تعادل قرار یابید.»(2)

و نیز می فرماید:

«واعلموا ان هذا القرآن هو الناصح الذی لایغش والهادی الذی لایضل و المحدث الذی لایکذب . . . (3)، و بدانید که شما چراغی چونان قرآن فرا راه دارید که تنها ناصحی است که نصیحت خویش را به خیانت نمی آلاید و تنها هدایتگری است که هرگز به گمراهی نمی کشاند و تنها سخنگویی است که هیچگاه سخن به دروغ نمی گوید.»(4)

این بیان بلند از امیر توانای بیان، امام علی بن ابیطالب (ع) در وصف قرآن است.

تبیین «ثقل اکبر» توسط «ثقل اصغر» و معرفی «ثقل اصغر» به وسیله «ثقل اکبر» را می توان مصداقی از وصیت پیامبر بزرگ اسلام(ص) در جدا نشدن این دو امانت بزرگ و جاودان از همدیگر دانست. از آنجا که این دو میراث ارزشمند رسول خدا(ص) در کلام او در کنار همدیگر قرار گرفتند و آن دو با هم میزان هدایت قلمداد شدند و پیامبر از آن دو به «ثقلین» تعبیر فرمود، پس می توان وصف یکی را در حق دیگری به کار برد . پس هنگامی که درباره قرآن - ثقل اکبر - در قرآن می خوانیم: «لایمسه الا المطهرون»(5) بجز پاکیزگان کسی حق نزدیک شدن و شناخت قرآن را ندارد، می توان به کارگیری این وصف را در حق اهل بیت (یا ثقل اصغر) شایسته دانست و گفت که جز پاکیزگان کسی حق و توان شناخت آنها را ندارد!

حال که راهی برای شناخت آن بزرگواران جز قرآن وجود ندارد، برای شناخت آنان دست به آستان بلند قرآن دراز کرده و برای شناخت اولین آنان امام علی بن ابیطالب(ع)، از آن کتاب بزرگ آسمانی مدد می جوییم.

اگر چه به دلایل خاصی نام علی(ع) به صراحت در قرآن نیامده است،(6) ولی به اقرار و اعتراف برخی از بزرگان اهل سنت، آیات بسیاری در منزلت، شان و جایگاه رفیع علی(ع) یا اهل بیت(ع) نازل شده است و جای هیچ تردیدی نیست که این آیات درباره دیگران نازل نشده است. در این آیات به حوادث و رخدادهایی اشاره شده است که کسی جز علی(ع) یا اهل بیت(ع) مصداق دیگری ندارند، اگرچه نباید از این نکته غفلت نمود که ممکن است در برخی موارد، معنای آیه معنایی عام باشد و ظاهر آیه، دیگران را نیز شامل شود، ولی به هر صورت، مصداق اکمل و اتم آن اهل بیت(ع) یا شخص علی بن ابیطالب(ع) است.

در ادامه تعدادی از آیاتی که در شان مقام والای حضرت امیرالمومنین است را آورده ایم. بخش عظیمی از شان نزول آیات منتخب را با توجه به منابع معتبر اهل سنت بیان کرده ایم، زیرا بر این باوریم که :


خوشتر آن باشد که سر دلبران

گفته آید در حدیث دیگران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۶ ، ۰۱:۰۷
احمدرضا هدا

بحث و گفتار، پیرامون عدالت علی(ع) بسیار دامنه دار و همچون دریای بیکرانه ای است که نمی توان به ساحل آن رسید. آنچه در اینجا ذکر می شود به عنوان نمونه است :

1 - برده ای را به حضور علی(ع) آوردند که از بیت المال دزدی نموده بود، علی(ع) فرمود : باید حد سرقت بر او جاری گردد. بر همین اساس، انگشتان دست او را به عنوان دزدی، قطع نمود. (1)

2 - بی عدالتی های عثمان در مصرف بیت المال در عصر خلافتش، باعث شد که مسلمانان به او اعتراض شدید نمودند. در راس آنها، ابوذر غفاری، بسیار اعتراض کرد. سرانجام عثمان دستور داد تا ابوذر را به سرزمین داغ و بد آب و هوای «ربذه» تبعید کنند. روزی که او را از مدینه به سوی ربذه می بردند، حضرت علی(ع) او را بدرقه کرد و به او فرمود: «یا اباذر انک غضبت لله فارج من غضبت له ، ان القوم خافوک علی دنیاهم، و خفتهم علی دینک»(2) ای ابوذر، تو برای خدا خشم کردی، پس به او امیدوار باش، مردم به خاطر دنیای خود از تو ترسیدند و تو به خاطر دینت از آنها ترسیدی.

به این ترتیب حضرت علی(ع) با تایید ابوذر غفاری، آنان را که به بیت المال خیانت می کنند دنیاپرست خوانده و محکوم نمود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۶ ، ۲۳:۲۴
احمدرضا هدا