سیمای حضرت علی(ع) در قرآن (بخش اول)
مقدمه
امام علی بن ابی طالب (ع) که در این مجموعه به دنبال شناخت او از منظر قرآنیم، خود از قرآن چنین یاد می کند:
«ان الله تعالی انزل کتابا هادیا، بین فیه الخیر والشر فخذوا نهج الخیر تهتدوا و اصدفوا عن سمت الشر تقصدوا;(1) همانا خداوند متعال کتابی هدایت گر فرو فرستاده که مرزهای خیر و شر به روشنی در آن بیان شده است، پس سمت و راه خیر را پیش بگیرید تا هدایت یابید و از سمت شر روی برتابید تا در خط مستقیم و تعادل قرار یابید.»(2)
و نیز می فرماید:
«واعلموا ان هذا القرآن هو الناصح الذی لایغش والهادی الذی لایضل و المحدث الذی لایکذب . . . (3)، و بدانید که شما چراغی چونان قرآن فرا راه دارید که تنها ناصحی است که نصیحت خویش را به خیانت نمی آلاید و تنها هدایتگری است که هرگز به گمراهی نمی کشاند و تنها سخنگویی است که هیچگاه سخن به دروغ نمی گوید.»(4)
این بیان بلند از امیر توانای بیان، امام علی بن ابیطالب (ع) در وصف قرآن است.
تبیین «ثقل اکبر» توسط «ثقل اصغر» و معرفی «ثقل اصغر» به وسیله «ثقل اکبر» را می توان مصداقی از وصیت پیامبر بزرگ اسلام(ص) در جدا نشدن این دو امانت بزرگ و جاودان از همدیگر دانست. از آنجا که این دو میراث ارزشمند رسول خدا(ص) در کلام او در کنار همدیگر قرار گرفتند و آن دو با هم میزان هدایت قلمداد شدند و پیامبر از آن دو به «ثقلین» تعبیر فرمود، پس می توان وصف یکی را در حق دیگری به کار برد . پس هنگامی که درباره قرآن - ثقل اکبر - در قرآن می خوانیم: «لایمسه الا المطهرون»(5) بجز پاکیزگان کسی حق نزدیک شدن و شناخت قرآن را ندارد، می توان به کارگیری این وصف را در حق اهل بیت (یا ثقل اصغر) شایسته دانست و گفت که جز پاکیزگان کسی حق و توان شناخت آنها را ندارد!
حال که راهی برای شناخت آن بزرگواران جز قرآن وجود ندارد، برای شناخت آنان دست به آستان بلند قرآن دراز کرده و برای شناخت اولین آنان امام علی بن ابیطالب(ع)، از آن کتاب بزرگ آسمانی مدد می جوییم.
اگر چه به دلایل خاصی نام علی(ع) به صراحت در قرآن نیامده است،(6) ولی به اقرار و اعتراف برخی از بزرگان اهل سنت، آیات بسیاری در منزلت، شان و جایگاه رفیع علی(ع) یا اهل بیت(ع) نازل شده است و جای هیچ تردیدی نیست که این آیات درباره دیگران نازل نشده است. در این آیات به حوادث و رخدادهایی اشاره شده است که کسی جز علی(ع) یا اهل بیت(ع) مصداق دیگری ندارند، اگرچه نباید از این نکته غفلت نمود که ممکن است در برخی موارد، معنای آیه معنایی عام باشد و ظاهر آیه، دیگران را نیز شامل شود، ولی به هر صورت، مصداق اکمل و اتم آن اهل بیت(ع) یا شخص علی بن ابیطالب(ع) است.
در ادامه تعدادی از آیاتی که در شان مقام والای حضرت امیرالمومنین است را آورده ایم. بخش عظیمی از شان نزول آیات منتخب را با توجه به منابع معتبر اهل سنت بیان کرده ایم، زیرا بر این باوریم که :
خوشتر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
1 - آیه تبلیغ
«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لایهدی القوم الکافرین; ای پیامبر، آنچه را از جانب پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن که اگر نکنی پیامش را نرسانده ای و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه می دارد; آری، خدا گروه کافران را هدایت نمی کند.»(7)
به تصریح همه علمای شیعه در کتابهای تفسیر و حدیث و تاریخ، و نیز بسیاری از علمای اهل سنت، (8) این آیه در شان علی بن ابیطالب(ع) نازل شده است.
شان نزول
این آیه مربوط به داستان غدیر است; علامه امینی(ره) در «الغدیر» ، حدیث غدیر را از 110 نفر از صحابه و یاران پیامبر(ص) با اسناد و مدارک معتبر نقل می کند که شان نزول آن بطور مختصر به این شرح است:
در آخرین سال عمر پیامبر(ص)، مراسم حجة الوداع باشکوه هرچه تمامتر در حضور پیامبر(ص) به پایان رسید، نزدیک ظهر و در میان بیابانهای خشک و سوزان، «غدیر خم» از دور نمایان شد(غدیر خم نام منطقه در نزدیکی مکه است).
آن روز درست هشت روز از عید قربان می گذشت. ناگهان دستور توقف از طرف پیامبر(ص) به همراهان داده شد. آنانی که پیشاپیش حرکت می کردند به عقب فراخوانده شدند و منتظر رسیدن کسانی شدند که از کاروان عقب افتاده بودند.
مردم نماز را با رسول خدا(ص) اقامه کردند. در آن گرمای سوزان، سایبانی برای پیامبر(ص) درست کردند و پیامبر(ص) به آنها اطلاع داد که همه باید برای شنیدن یک پیام تازه الهی خود را آماده کنند. چون مردمانی که در نقاط دورتری بودند، چهره مبارک رسول خدا(ص) را نمی دیدند، برای پیامبر(ص) منبری از جهاز شتران ترتیب داده شد و پیامبر بر فراز آن قرار گرفتند.
پیامبر(ص) پس از حمد و سپاس پروردگار، مردم را مخاطب ساخت و چنین فرمود : «من به زودی دعوت خدا را اجابت کرده و از میان شما می روم، من مسؤولم و شما هم مسؤولید! شما درباره من چگونه شهادت می دهید؟ مردم صدا بلند کردند و گفتند: «نشهد انک قد بلغت و نصحت و حمدت فجزاک الله; ما گواهی می دهیم که تو وظیفه رسالت را به انجام رسانیدی و شرط خیرخواهی را به جا آوردی و آخرین تلاش و کوشش خود را در راه هدایت ما نمودی! خداوند تو را جزای خیر دهد!»
سپس پیامبر(ص) از آنان اقرار به یگانگی خدا و رسالت خویش و حقانیت رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان گرفت و فرمود : خداوندا گواه باش! و خطاب به آنان فرمود :
«اکنون بنگرید با این دو چیز گرانمایه و گرانقدر که در میان شما به یادگار می گذارم چه خواهید کرد : اول ثقل اکبر، کتاب خدا و دومین آنها خاندان من!؟ خداوند لطیف به من خبر داده که این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در بهشت به من بپوندند. از این دو پیشی نگیرید که هلاک می شوید و عقب نیفتید که باز هلاک خواهید شد!
ناگهان مردم دیدند که پیامبر(ص) با نگاه کردن به اطراف گویی در جستجوی کسی است، همین که چشمش به علی(ع) افتاد، خم شد و دست او را گرفت و بلند کرد، آن چنانکه سفیدی زیر بغل هر دو نمایان شد و همه مردم ایشان را دیدند. در اینجا پیامبر(ص) فرمود : «ایها الناس من اولی الناس بالمؤمنین من انفسهم; چه کسی از همه مردم نسبت به مؤمنین از خود آنها سزاوارتر است؟» گفتند : خدا و پیامبر(ص) داناترند! پیامبر(ص) فرمودند : خدا، مولا و رهبر من است و من مولا و رهبر مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم! سپس فرمود : «فَمَن کُنت مولاه فَعَلی مولاه » و سر به آسمان بلند کرد و عرض کرد : «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احب من احبه و ابغض من ابغضه وانصر من نصره واخذل من خذله و ادر الحق معه حیث دار; خداوندا، دوستان او را دوست بدار و دشمنان او را دشمن بدار! محبوب بدار آن کسی که او را محبوب دارد و دشمن بدار آن کس که او را دشمن دارد. یارانش را یاری کن و آنها را که ترک یاری اش کنند، از یاری خویش محروم ساز و حق را هر جا که اوست قرار بده!».
و در پایان تاکید فرمودند که حاضران به کسانی که حضور نداشتند این مطلب را برسانند. پس از این، مردم (از جمله ابوبکر و عمر) خطاب به امیرالمؤمنین(ع) می گفتند: آفرین بر تو باد! آفرین بر تو باد ای فرزند ابوطالب! تو مولا و رهبر من و تمام مردان و زنان با ایمان شدی.(9)
2 - آیه ولایت
«انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون; ولی شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند، همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.»(10)
در کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی(ره) نام بخشی از بزرگان اهل سنت را که شان نزول این آیه را درباره علی بن ابیطالب(ع) دانسته اند ذکر کرده است.(11) و همه علمای شیعه، شان نزول این آیه را درباره علی بن ابیطالب(ع) می دانند.
شان نزول
سیوطی در «الدر المنثور» در ذیل این آیه از ابن عباس نقل می کند که علی در رکوع نماز بود که سائلی تقاضای کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد. پیامبر(ص) از او پرسید : چه کسی این انگشتر را به تو صدقه داد؟ اشاره به علی(ع) کرد و گفت : آن مرد که در حال رکوع است! در این هنگام آیه «انما ولیکم الله و رسوله . . .» نازل شد.(12)
3 - آیه اولی الامر
«یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم; ای کسانی که ایمان آورده اید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الامر (اوصیای پیامبر) را.
شان نزول
مفسر معروف «حاکم حسکانی حنفی نیشابوری » ، ذیل این آیه، پنج حدیث نقل کرده است که در همه آنها عنوان «اولی الامر» بر علی(ع) تطبیق شده است. در نخستین حدیث، از خود آن حضرت نقل می کند که وقتی پیامبر(ص) فرمود : شرکای من کسانی هستند که خداوند آنها را قرین خود و من ساخته و درباره آنها آیه «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله» را نازل کرده است، از آن حضرت پرسیدم : «یا نبی الله من هم; ای پیامبر خدا، اولی الامر کیانند؟» «قال: انت اولهم; فرمود: تو نخستین آنها هستی.»(13)
در بعضی از روایات اهل سنت، نام ائمه دوازده گانه اهل بیت(ع) یک به یک آمده است.(14)
پی نوشت ها:
1 . نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه 167 .
2 . نهج البلاغه، سید جعفر شهیدی، خطبه 167 .
3 . همان، خطبه 176 .
4 . واقعه، آیه 79 .
5 . در این باره در شواهد التنزیل حدیثی ذکر شده است که بیانگر دلیل عدم ذکر نام علی و ائمه هدی (ع) در قرآن است: ابوبصیر نقل می کند که از امام باقر (ع) درباره آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم » سؤال کردم، امام (ع) فرمودند: درباره علی بن ابیطالب نازل شده است . گفتم: مردم می گویند که چه مانعی از نام بردن صریح بوده است که خداوند نام علی و اهل بیت او را در قرآن نیاورده است؟ امام باقر (ع) فرمودند: خداوند پیامبر را در قرآن به نماز امر فرمود، ولی تعداد رکعات را ذکر نکرد و هم چنین مسلمانان را امر به حج کرد، ولی نفرمود که هفت بار به دور خانه کعبه طواف بجا بیاورید; برای اینکه پیامبر این امور را برای مردم تفسیر کند . در این باره هم همین طور است; بعد از نزول این آیه درباره علی و حسن و حسین (ع)، پیامبر (ص) فرمودند: «اوصیکم بکتاب الله و اهل بیتی » ; شواهد التنزیل، ج 1، ص 148 .
6 . مائده، آیه 67 .
7 . بیش از بیست منبع از منابع معتبر اهل سنت این آیه را در شان علی بن ابیطالب و منصوب شدن او به عنوان خلیفه پیامبر می دانند; از جمله آنها: حاکم در شواهد التنزیل، سیوطی در الدرالمنثور، فخر رازی در تفسیر کبیر و رشید رضا در المنار و . . . می باشند در این باره رجوع شود به الغدیر، ج 1، ص 223 - 214 و لاکون مع الصادقین، تیجانی، ص 51 و 52 .
8 . با تلخیص و برگرفته از پیام قرآن، ج 9، ص 187 - 184 .
9 . مائده، آیه 55 .
10 . الغدیر، علامه امینی، ج 2، ص 53 و 52; مع الصادقین، تیجانی، ص 47 - 46 .
11 . الدر المنثور، ج 2، ص 293 .
12 . نساء، آیه 59 .
13 . شواهد التنزیل، ج 1، ص 148 . لازم به ذکر است که تفسیر شواهد التنزیل بسیار کاملتر از تفاسیر دیگر، روایات و شان نزولها را ذکر کرده است، و بدین جهت از منابع اصلی در این مجموعه به حساب می آید .
14 . تفسیر برهان، ج 1، ص 381 تا 387 .